Menu Close Menu
چرا در خوابگاه دانشجویی با همه چیز و همه کس باید سازگار بود؟

زندگي در سيستمي انعطاف ناپذير

زندگي در سيستمي انعطاف ناپذير

تعبیر  دانشجویان از زندگی خوابگاهی و فراز و نشیب های که با آن توام است، در عین متفاوت بیان شدن، همگی حکایت از یک ژانر مشترک دارد «باید زندگی خوابگاهی را تحمل کرد و با همه چیز و همه کس سازگار بود».

سی روز آنلاین:

اولين روزهاي زندگي دانشجويي، بدون حضور خانواده در شهري كه حتي اسم خيابان هاي آن را بلد نباشي، بسيار سخت است. روزهايي با ثانيه ها و دقايق نفس گير در اتاق هايي 9 متري؛ كه به دنبال جايي براي گريستن و خالي كردن دلتنگي ها هستي. مرارتي بر دوش دانشجويان شهرستاني كه بايد با محيط و امكانات نصفه و نيمه اي كه به هر چيزي جز خوابگاه شبيه است، روبرو شوند و شايد بدين خاطر باشد كه خوابگاهي ها مي گويند: «دانشجوي خوابگاهي درك متفاوتي مي خواهد» دركي متفاوت از دانشجويان بومي كه در كنار خانواده شان زندگي مي كنند.

 

زندگي با قانوني نانوشته

در خوابگاه بايد تاثير مثبت بگيريم. اين نوع زندگي با فراز و نشيب هاي بسياري همراه است و مشكلات خاص خود را دارد ولي بايد ياد گرفت كه زندگي در خوابگاه مي آموزد كه چگونه روي پاي خود باستيم. اين مطلبي است كه« مريم» در مورد زندگي خوابگاهي اش بيان مي كند. وي مي گويد: «در خوابگاه هر كاري و وظايف برعهده خودمان است، اينجا خودمان غذا مي پزيم، ظرف مي شوييم، و خريد مي كنيم».

مريم ادامه مي دهد، در خوابگاه مثل يك زن  خانه دار عمل مي كند و نظم و هماهنگي را در آنجا ياد گرفته است.

اين دانشجوي غيربومي بر اين باور است كه در خوابگاه آموخته است تا چگونه گليم خود را از آب بيرون بكشد. مريم آنرا رسيدن به مرز خودباروي تعبير مي كند.

 اغلب هم كلاسي هاي مريم غير بومي هستند. البته گاه در مورد خوابگاه ديدگاه مشتركي با مريم ندارد. محسن دانشجويي كه اهل جهرم است، هيچ جاذبه اي را در خوابگاه براي خود متصور نيست. وي مي گويد بنا به اجبار مالي شرايط خوابگاه را انتخاب كرده است.

او يكي از ويژگي هاي زندگي دانشجويي را تقسيم كردن فضاي اتاق با افراد ديگر بيان مي كند. افرادي كه به تعبير وي هر كدام با فرهنگ و آداب و رسوم خاص در يك اتاق 6 متري با هم زندگي مي كنند.

فرهاد كه در رشته بهداشت محيط تحصيل مي كند نظري همسو با گفته هاي اين دانشجو دارد.

وي مي گويد: خوابگاه محل تجمع سليقه هاي مختلف است. افرادي كه هر كدام با فرهنگي خاص در اين محل جمع شده اند و براي اينكه محيط جذاب تر و به دور از هرگونه برخورد سليقه ها باشد، رعايت احترام مقابل به عنوان يك اصل اساسي در داشتن فضايي آرام همواره «قانون نانوشته اي» بوده است.

به گفته اين دانشجو رعايت تعلقات، پاكيزگي و نظافت، ارتباط، پذيرفتن ميهمان، احترام و استقلال از جمله مواردي هستند كه هم اتاقي ها بايد در مورد آنها به توافق برسند.

فرهاد ادامه مي دهد: زندگي در خوابگاه خود به خود، استرس آور و تنش زا است گرچه مرور زمان، همزيستي و كنار آمدن با افرادي مختلف با فرهنگ هاي گوناگون را به دانشجويان ياد مي دهد، اما اين امر هيچ گاه نمي تواند دليلي براي عدم برخورد و درگيري بين خوابگاهي ها باشد.

امیر دانشجوي مهندسي كشاورزي تامین محل سکونت دانشجویان را جزو بدیهی ترین اصول آموزش عالی عنوان می کند درحالی که به گفته خودش به نظر می رسد در این مورد کمترین کار کارشناسی انجام شده است و در زندگی دانشجویانی غیر بومی در خوابگاه ها در پاره ای از موارد انوع آسیب های روانی به وجود می آورد.

از لابه لای حرف های این دانشجوی ترم آخر به خوبی فهمیده می شد که «هرچه ازدحام در محل استراحت بیشتر شود, رفتار پرخاشگرانه نیز زیاد می شود درحالی که این دانشجویان با ایده ها و سلیقه های مختلف و گاهاً متضاد, مجبور هستند در یک فضای 6 یا 8 متری برای 4 سال یکدیگر را تحمل کنند.

 

محدوديت هاي خوابگاهي

زينب دختر دانشجويي است كه بنابه گفته هايش در دانشگاه آزاد اسلامي اردبيل تحصيل مي كند اما همچون دانشجويان قبلي ديد خوبي نسبت به خوابگاه ندارد. وي سيستم زندگي خوابگاهي را «انعطاف ناپذير»معرفي مي كند.

وي ساعت ورود و خروج در خوابگاه هاي دخترانه را ساعت مناسبي نمي داند و شيوه برخورد مسوولان خوابگاه با دانشجويي كه به هر دليل دير در خوابگاه حاضر شده است را نوعي قانون خشك و تاريخ مصرف گذشته مي داند.

اين دانشجوي غير بومي ادامه مي دهد: به نظر مي رسد قانوني كه ماهيت آن حمايت از دانشجو  و پاسداري از حقوق وي است، خود ابزاري مي شود براي اذيت وي زماني كه حق ورود از وي سلب مي شود. به اعتقاد زينب اكثر دختران دانشجو معتقدند هم مشكلات زندگي دانشجويي به يك دليل قابل اغماض است چرا كه ويژگي زندگي خوابگاهي كنار هم بودن و صبر و مدار مي باشد.

زينب به برخي از تفاوت هاي خوابگاه هاي پسران و دختران اشاره مي كند و تفاوت در ساعت ورود و خروج تراكم فضاي خوابگاه، كنترل پوشش و آرايش و حتي تماس هاي تلفني از جمله مواردي مي داند كه پسران در آن وضعيت بهتري برخورداراند.

هرچند كه وي بيان تفاوتها را گرفتن امكانات يا اعمال محدوديت براي پسران خوابگاه تفسير نمي كند و هدف از طرح اين موضوع را يافتن پاسخي براي نبودن اين تسهيلات براي دختران مي داند.

البته وي زودتر از هر مخاطبي پاسخ سوالش را هم مي دهد و جنسيت را دليلي براي اعمال اين محدوديت ها مي داند.

دانشجوی دیگری سختگیری های نابجای مسوولین خوابگاه ها و فشارهای عصبی و نتایج معکوس آن را به عنوان یکی از مشکلات یکی دانشجوی خوابگاهی می داند و از آن تحت عنوان امری که باعث سلب اعتماد در بین دانشجو و خوابگاه می شود یاد می کند.

این دانشجوی 23 ساله با اشاره به اهمیت بالای خوابگاه برای دختران دانشجوی غیر بومی تصریح می کند: گاهاً از واگذاری خوابگاه برای دانشجوی دختر به عنوان ابزار فشاری برای کنترل و اعمال سلیقه های مدیران دانشگاه بر آنها در دوران دانشجویی استفاده می شود و این امر به خوبی خود باعث سلب اعتماد دانشجو و لطمه زدن به دانشگاه می شود.

 

تمريني براي آينده

باید اذعان داشت که خوابگاه فقط مکانی برای خواب نیست، هنگامی که یک دانشجو بیشتر وقت خود را در خوابگاه می گذراند، طبیعی است به تفریح، آزادی عمل نسبی و گفت و گو نیاز دارد، حال اگر چنین امکاناتی را نتوان برای گذراندن اوقات فراغت فراهم نباشد، آنها در مسیری متفاوت و غیر برنامه ریزی شده حرکت می کنند. در این میان دانشجویان دانشگاه ههای غیردولتی به دلیل افزایش فشارهای روحی و روانی و تحمل هزینه های بیشتر, آسیب پذیرتر نشان می دهند.

 اين در حالي است  كه در محیط خوابگاه یا پانسیون به دلیل وجود افراد مختلف با شخصیت های متفاوت خطراتی نیز در کمین دختران جوانی که برای اولین بار از محیط خانواده و نظارت آنها جدا شده و وارد فضايي می شوند که به خاطر بی تجربگی و سادگی گاهاً و در پاره ای موارد نه تنها از غایت اصلی خود دور شده، بلكه گاه آنچه را تجربه مي كنند كه والديشنان بر اين باور بودند با حضور در خوابگاه از آن مصون خواهند بود. و در چنین مواردی آنچه كه سختگیری های خوابگاهی عنوان مي شود، شاید بجا باشد.

يك پژوهشگر اجتماعي در اين باره مي گويد: بسیاری از دانشجویان ضمن تاکید بر نارسایی ها، کاستی ها و قوانین خشک و انعطاف ناپذیر زندگی خوابگاهی از آن تحت عنوان پیش درآمدی برای زندگی آینده یاد می کنند. حتی گروهی خوابگاه را دانشگاهی دیگر می دانند برای یادگیری درس زندگی، خرد شدن خود خواهی ها، تساهل و مدارا و احترام به تفاوت های بین افراد.

فلاح زاده كه زندگي خوابگاهي را تجربه كرده است، ادامه داد: این قبیل دانشجویان غیر بومی در صورت نداشتن اقوام در آن شهر، زندگی در خوابگاه را بهترین گزینه می دانند. به خصوص این امر در مورد دختران که به دلیل نگرانی خانواده ها از امنیت و سرگردانی شان در شهرهایی به دور از محل سکونت پدر و مادر، حتی در صورت داشتن تمکن مالی برای گرفتن خانه استیجاری باز هم ترجیح می دهند که در خوابگاه زندگی کنند.

تعبیر این دانشجویان از زندگی خوابگاهی و فراز و نشیب های که با آن توام است، در عین متفاوت بیان شدن، همگی حکایت از یک ژانر مشترک دارد «باید زندگی خوابگاهی را تحمل کرد و با همه چیز و همه کس سازگار بود».

.....

 پي نوشت: اين  بازنشر گزارشی از مهدی جهاندیده است که در شماره 357 هفته نامه آواي اردبيل در سال 89 منتشر شده بود.

/در بازنشر این نوشتار از سی روز آنلاین امانتدار منبع انتشارباشیم/ 

 

اشتراک گذاری
ثبت دیدگـاه
Captcha
دیدگاه های کاربران