امثال آقایان حیدر ولی زاده و عده ای دیگر که با طمع سیاسی خاصی و احیانا گرفتن پست و مقام سیاسی اصلاح طلب می‌شوند اما وقتی می بینند که اصلاح طلبی هزینه دارد و هزاران درد سر دیگر، به راحتی و بدون احساس مسولیت و تعهدی به گرایش و مرام سیاسی خود شل شده وا می دهند و صحنه را ترک می کنند. 

ولی پرویزی پیله رود

این مطلب «اصلاح طلب نیستم» منسوب به شخصی به نام حیدر ولی زاده، چند روزی هست که نقل محافل شده و دوستان اصولگرا و بعضا اصلاح طلب ! و شاید هم ( منفعت طلب)  با حرص و ولع خاصی در گروه ها و کانال های فضای مجازی دست به دست می‌کنند و حلوا حلوا...

 با اجازه بزرگان، مطلب کوتاهی به زبان ساده و خودمانی و به دور از لفظ قلم و بازی با کلمات و اصطلاحات سیاسی و به عنوان عضو کوچکی از جامعه بی شمار و پرشور اصلاح طلبان و نه «فرصت طلب و استمرار طلب و منفعت طلب» خدمت دوستان عرضه می‌دارم باشد که حق مطلب را ادا کرده باشم و انشاالله که خاطری نرنجیده گردد.

واقعیت این است که این مطلب دیگر خیلی نخ نما شده است. اصلاح طلبی روحیه می‌خواهد دل و جرات می‌خواهد و هزینه دادن می‌خواهد.

اصلاح طلبان برای کسی نامه فدایت شوم ننوشته اند و فرش قرمز برای کسی نگسترانیده! امثال آقایان حیدر ولی زاده و عده ای دیگر که با طمع سیاسی خاصی و احیانا گرفتن پست و مقام سیاسی اصلاح طلب می‌شوند اما وقتی می بینند که اصلاح طلبی هزینه دارد و هزاران درد سر دیگر، به راحتی و بدون احساس مسولیت و تعهدی به گرایش و مرام سیاسی خود شل شده وا می دهند و صحنه را ترک می کنند. نباید فراموش کرد که  اصلاحات قائم به فرد و شخص خاصی نیست بلکه اصلاحات خواست اراده ی مردمی است. اصلاحات ضامن سلامت جامعه هست و اصلاحات یک گفتمان هست.

نمی دانم چرا عده ای علی رغم خواست درونی خود عناد می ورزند و در مقابل خواست و اراده عمومی مقاومت می کنند. ما اصلاح طلبان به تاسی از نهضت عاشورا و بزرگ اصلاح طلب عالم تشیع و عالم بشریت حضرت اباعبدالله حسین علیه السلام که هدف از قیام خود را اصلاح امور و ایستادگی در مقابل تزویر و ریا و جلوگیری از انحرافاتی که در دین مقدس اسلام حادث شده بود، اعلام داشتند. در راهی که در پیش گرفته ایم ذره ای تزلزل و تردید نداریم و لازمه مصون ماندن از هر گونه تحریف و سوء استفاده از مذهب و سیاست و حاکمیت دینی را اصلاحات می دانیم.

این تمثیل کوتاه هم تقدیم آقای حیدر ولی زاده و هم فکرانش و تایید کنندگانش :

نقل است که روزی گنجشکی بر شاخه درخت تنومندی نشسته بود و هنگامی که می خواست پرواز کند به درخت گفت درخت جان ! محکم باش که میخواهم بلند شوم مبادا بلرزی ... درخت هم با آرامش به گنجشک گفت گنجشک جان! تو کی آمدی که حالا می خواهی بروی ...

حکایت امثال ولی زاده ها و عده ای که به نام اصلاحات شاید در مقاطعی از تاریخ سراسر حادثه و حساس این ملت و مملکت از خوان گسترده اصلاحات متنعم شده و اکنون به خود تحریمی و قهر سیاسی روی آورده و می آورند , حکایت همین گنجشک و درخت تنومند هست.

درخت تنومند اصلاحات آنقدر ریشه دوانده و آنقدر پر شاخ و برگ هست که جدا شدن این چنین افراد ضعیف النفس و سست اراده هیچ خللی در آن وارد نکرده و نخواهد کرد .

/در بازنشر این نوشتار از سی روز آنلاین امانتدار منبع انتشارباشیم/