Menu Close Menu
محمد زینالی اناری:

اردبیل: شهری گسسته از جهان

اردبیل: شهری گسسته از جهان

اردبیل امروزه شهر جهانی نیست و شهری گسسته از جهان است و منطق خود را دارد و روش خود را اعمال می کند. منطق اردبیل، نه در ذهن مدیران و نخبگان آن، که در ذهن جمعی جاری است و توانایی اثرگذاری بر آن نیاز به برنامه های فرهنگی اساسی دارد، به شرطی که دولت ها با مشی یکسان آن را پیش ببرند. اما این منطق اغلب بر مدیران و نخبگان هم تأثیرگذار است. 

  سی روز آنلاین/ محمد زینالی اناری

اردبیل امروزه شهر جهانی نیست و شهری گسسته از جهان است و منطق خود را دارد و روش خود را اعمال می کند. منطق اردبیل، نه در ذهن مدیران و نخبگان آن، که در ذهن جمعی جاری است و توانایی اثرگذاری بر آن نیاز به برنامه های فرهنگی اساسی دارد، به شرطی که دولت ها با مشی یکسان آن را پیش ببرند. اما این منطق اغلب بر مدیران و نخبگان هم تأثیرگذار است. منطق این شهر، از مطالبه های بی حساب و کتاب آن برخاسته و تبدیل به شعارهای به ظاهر پرمحتوا شده و با ظاهرهای رنگین و به ظاهر جذاب بیان می شود.

امروز برخی از مردم این شهر، به مطالبه ی راه اهن پرداخته اند، حال آن که اصلاً اتوبوس های آن نمی تواند همیشه پر شده و مسافران را به تهران ببرد. هواپیمای اردبیل اغلب تنها به تهران رفت و آمد می کند و جز بخشی از تکنوکراتها و خاندان های دست به جیب مردم. دیگر توانایی استفاده از آن را ندارند و اغلب تنها یک پرواز درجه چندم دارد آیا این گروه محاسبه کرده اند که میزان مبادلات اقتصادی اردبیل با سایر مناطق چقدر است؟ آمارها نشان می دهند که در آمد سرانه ی مردم اردبیل از نصف کشوری کمتر است، بازارهای تجاری و شرکتهای اقتصادی بزرگی هم در آن وجود ندارد، پس مردم ما راه¬آهن را برای چه می خواهند؟ آیا جز این است که این تنها مطالبه ای صرف می باشد و به محاسبه ی عقلانی در پس آن چندان توجه نشده است؟

منطق محلی استان اردبیل، منطقی معیشتی است و همه چیز را از کسی که حاکمیت دارد مطالبه می کند. منطق معیشتی سعی می کند در سریعترین فرصت به نیازهای خود برسد و آن را همچنان دوران نومادیسم از فضای پیش رو شکار کند. او از دیرباز توان خواستن از ارباب و خان را نداشت، تابستان می گرفت و زمستان از حسابش کم می شد، اما امروزه او همه چیز را از حکومت می خواهد. مدرسه را دولت بسازد، بیمارستان را دولت بسازد، الی ماشاالله تا این که راه آهن را دولت بسازد. این مطالبه ی بدی نیست، اما در برابر آن چه اتفاقی می افتد؟ حقی که بر دولت است، این بود و عهدی که مردم دارند، آن نباشد که جنس ایرانی نخرند، پایان نامه را در زیرزمین پاساژ صفویه سفارش دهند، کارهایشان را بدون رعایت اصل برابری و با استفاده از روابط خصوصی انجام دهند، آیا این اصول را رعایت می کنند؟ فرهنگ در میان ذهن مردم توزیع می شود و این موضوعات به عملکرد بخشی از مردم که مستخدم دولت هستند نیز تأثیرات منفی خواهد گذاشت.

این درحالی است که از این سو منطق محلی اردبیل معیشتی است و از سوی دیگر منطق جهانی پیشرو، به دنبال رشد بوده و سرمایه های خود را با رخنه در روابط زیرزمینی و ارتباطات اقتصادی از سرزمین های معیشتی یعنی جهان سوم که فقط نیازمند تأمین معیشت خود هستند، بر می چیند. همان طور که در موضوع راه آهن مشهود است، منطق محلی اردبیل آزادی را توأم با همه چیزخواهی و شتاب بیش از حد انسان ها تجربه می کند، اما منطق جهانی، به تجربه ی صد سال اخیر دریافته است که حاصل این شتاب ها چیزی جز خسران و از دست دادن امنیت، آرامش و تخریب محیط زیست نبوده است.

منطق معیشتی، عقل کل باور، تک وجهی و هرمی است، یعنی جز خودش کس دیگری را قبول ندارد و در آن شهرها و روستاها به هم جک می گویند و همدیگر را تحقیر می کنند، بین اغلب عروسی ها به خاطر رسومات دعوا است و شهر در نزاع رتبه ی اول را دارد. در آن تفکر تعاونی وجود ندارد و مردم معتقدند اگر شریک خوب بود حتما خدا یکی برای خودش بر می گزید و قص علیهذا. در حالی که منطق جهانی به سوی تمدن تقسیم کار و تفاهم چند وجهی و روابط افقی در جامعه می شتابد و در آن نسلهای بسیاری از خانواده های جهان وطن به صورت دورگه تولید شده اند.

منطق محلی اردبیل، تکیه بر روابط محلی کوچک تر و کوچک تر دارد، گاه تکیه ی آدم ها بر خویشاوندان و طائفه شان است، گاه بر قرارهای قهوه خانه ای و آشنایان دار و دسته، گاه هم به صورت اشیاء جدید به نام جناح و هم خط. در این زمانه که مردم دنیا به دنبال احساسات جهان وطنی بوده و در قلب کشورهای پیشرفته از کشورهای عقب مانده فرزندخوانده می گیرند، در جامعه ی ما مردم اغلب به آشناهایشان در ادارات می گویند در بالا خدا و در زمین شما را دارم. اغلب مردم قبل از خواندن قوانین، به دنبال یافتن کسی هستند که کارشان را تسریع کند. در هر جا نوبتی هست، آشنابازی مشهود است. اما منطق جهانی، احزاب قانونی و سیستماتیک داشته و برای انسان ها محدوده های عقلانی تعریف کرده است. هیچ کس از نوبت خود عدول نمی کند.

این ها نه اسباب ستایش جوامع دیگر است که با تمام نظم و قانون پذیری مشکلات خاص خودشان را هم دارند، اما به هر رویه امروز کشورهای مرفه و درحال توسعه نامیده می شوند. در حالی که ما سالها است تلاش می کنیم با انتقال تکنولوژی و قلمه زدن دانشهایی که کشورهای دیگر فاتح و کاشف آن بودند، از حالت جهان سومی مان در بیاییم. حال اگر این حالت جهان سومی در ایران باشد، شامل کلان شهرها و شهرهای صنعتی می شود و اگر تهران، تبریز، اصفهان و ... جهان سوم باشند، اردبیل را می توان جهان سی و سوم لقب داد.

اشتراک گذاری
ثبت دیدگـاه
Captcha
دیدگاه های کاربران