print logo

دکترعادل قربانی/ هیات علمی دانشگاه

علی نیکزاد بعد از شکست دوره قبل انتخابات مجلس که خود حضوری مستقیم و میدانی در آن داشت، با اما و اگرهای فراوان و با بیم و امیدهای بسیار وارد عرصه انتخابات اردبیل شد. جهت‌گیری‌های انتخاباتی این کاندیدا و بزرگنمایی‌هایی غیرواقعی که از سوی ستاد و همراهان وی نقل محافل سیاسی شده است؛ نیازمند تحلیلی موشکافانه است تا واقعیت‌ها عیان شود و آسمان از پس آن رنگین کمان دوره تبلیغات خودی بنماید.

 تاریخ سیاسی اردبیل از چنین رستم نمایی‌ها بسیار دیده است. آنهایی که شمسیرشان، سال هاست زنگ زده است و  با درشت گویی های بسیار، اردبیل را به مسلخ توسعه نیافته کشانده اند و وعده سفره‌های رنگین برای اردبیلیان می‌دهند، نمی‌دانند که «مزه آش دوره وزارت آنها» هنوز در ته زبان ها مانده است. اکنون می گویند فلانی میخواهد رئیس مجلس شود و آن را حربه‌ای کرده اند که باز اذهان عمومی را به بیعتی دیگر وادارند؛ غافل از آنکه زمان خیلی چیزها را تغییر داده است. 

مردم به وضوح می‌بینند نام هایی پر رزق و برق تر از نیکزاد اکنون در مجلس حتی هیات رئیسه کمیسیون هم نشده‌اند. حاج بابایی‌ها بهمنی‌ها و امثالهم که نام‌های بزرگترند اکنون کجای مجلس جا خوش کرده اند. ضمنا با توجه به گذشته آقای نیکزاد هیچ اطمینانی وجود ندارد که رئیس مجلس شدن آن مانند دوره وزارت ایشان ذره ای برای منافع این مردم تاثیر مثبت بگذارد. الان توده مردم یک حرف مشترک دارند آن هم این است که ایشان در دوره وزارت خود برای این شهر چه کار کرده است که اکنون در طلب تائیدی دوباره برامده است.

آقای نیکزاد در پس این همه بزرگنمایی از عیان شدن یک واقعیت در هراس است و آن هم عیان شدن جایگاه ایشان در سلسله مراتب قدرت جریان اصول‌گرایی است.
اولا اگر آقای نیکزاد خود را لیدر یک جریان می‌داند اصولا بایستی بعنوان سر لیست یک جریان در مرکز کشور کاندیدای نمایندگی مجلس میشد نه اینکه در یکی از استان‌ها و قبل از همه کاندیداها، اقدام به تبلیغ و دیدارهای انتخاباتی نماید.
ثانیا اگر ایشان سر لیست یک جریان بودند چرا امکان استفاده ایشان در یکی از پست های کلیدی نظیر کمیته امداد یا قوه قضاییه فراهم نشد. واقعیت این است که جریان اصولگرا بعد از چرخش های گاه و بیگاه نیکزاد در پهنه قدرت در کشور، ایشان را گزینه ای قابل اتکا نمی دانند بطوریکه در شرایط موجود ایشان رئیس یک شرکت ساختمانی از شرکت‌های زیرمجموعه ستاد اجرایی فرمان امام (ره) می‌باشد.

انتخاب آقای نیکزاد بعنوان رئیس ستاد آقای رئیسی انتخابی کاملا تاکتیکی و تبلیغاتی بود. اولا در پی این انتخاب به دنبال «سیگنال دادن به یاران احمدی‌نژاد» بودند تا از جایگاه ایشان در بین توده مردم استفاده انتخاباتی کنند و از سوی دیگر انتخاب یک آذری زبان بعنوان رئیس ستاد دلیلی دیگر بر انتخاب تاکتیکی ایشان بود.
 واقعیت و وزن آقای نیکزاد در آن جریان بعد از رئیس قوه شدن آقای رئیسی کاملا عیان گردید که هیچگونه اقدام و چانه زنی در راستای ورود و احیای دوباره ایشان در چرخه قدرت انجام نگرفت. اکنون آقای نیکزاد در این کشور «فاقد کوچکترین تریبون رسمی برای چانه‌زنی» است.
به نظر می‌رسد، مهمترین انگیزه ایشان برای ورود به انتخابات یقینا دستیابی به تریبونی برای ورود و احیای دوباره در قافله‌ای که انگار خیلی تمایلی به آن نشان نداده است می‌باشد. و گمانی باطل که می‌توان از این راه احیا شد آن هم در دیاری که مردمانش حافظه تاریخی بالایی دارند. مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود؛ چه برسد به چند بار!

/در بازنشر این نوشتار از سی روز آنلاین امانتدار منبع انتشارباشیم/