print logo

کمال‌الدین پیرموذن در سرمقاله روزنامه مردم سالاری نوشت،
یکی از اهداف عمده انقلاب اسلامی، تلاش برای افزایش دخالت مردم در اداره امور است. موضوع حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و مردم‌سالاری دینی از اصل زیبا و ارزشمند آزادی سرچشمه می‌‌گیرد که یکی از شعارهای محوری انقلاب است. تا پیش از انقلاب اسلامی سخن گفتن از مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود حتی در حیطه مسائل شهری خطر جدی تلقی می‌شد که با وقوع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) مشارکت مردم در تعیین سرنوشت در عرصه‌های گوناگون مطرح شد.
در قانون اساسی ما برای مجلس شورای اسلامی ایران نقش خطیری در عرصه توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قایل شده‌اند و به عنوان اصیل ترین و مهمترین نهاد مدنی و مردمی کشور، چه در داخل کشور و چه در عرصه خارجی بسیار سرنوشت ساز بوده و یگانه ضامن مردم‌سالاری است. مجلس شورای اسلامی ایران تنها نهاد قانونی برخاسته از مردم است که انتصابی نبوده و سهم بسزایی در برقراری توازن و تعادل در قدرت دارد. نقش مجلس در قانون گذاری بهنگام و کارساز و عالمانه و اعتقاد نمایندگان به مردم‌سالاری دینی و به ویژه نهادهای مدنی، مطبوعات، آزادی‌های فردی و اجتماعی و برخورد مسئولانه با آگاهی شهروندان در تسریع طی این مرحله مشکل و سخت تعیین کننده است.
هر چند مجالس در سراسر دنیا پدیده سیاسی شمرده می‌شوند اما در کشورهای توسعه نیافته از جنس پدیده‌های سیاسی‌ای هستند که روی دیگر چهره آن، نظارت و مقوم کار اجرایی است.مجالس و شوراهای ملی و انجمن‌های مردمی به عنوان ابزاری برای تامین حقوق و آزادی‌های دموکراتیک در دنیا مطرح است. کاستی‌ها نباید مردم را از مجلس شورای اسلامی ایران که متعلق به آنهاست و بقول امام راحل در رأس امور است، رویگردان کند. قانون اساسی ما ظرفیت تحقق مردم‌سالاری را دارد. ما چاره‌ای نداریم جز اینکه در استقرار کامل مردم‌سالاری دینی که حاصل انقلاب اسلامی و خون شهداست موفق بشویم و به همه لوازم آن تن بدهیم. بعضی‌ها چنین القا می‌کنند تفکری که منادی حضور مردم در جامعه بوده است و توسعه سیاسی با محوریت اصل مشارکت مردم را تعقیب کرده، تفکر ناموفقی بوده، در حالی که انقلاب اسلامی ایران با حضور مردم تحقق پیدا کرده و آینده ایران بدون مشارکت واقعی مردم، آینده‌ای بحرانی در عرصه‌های گوناگون خواهد بود.
البته بسط دخالت آگاهانه مردم با موانع زیادی روبروست که از حاکمیت آمرانه حکومت شاهنشاهی برای سال‌های متمادی نشأت می‌گیرد، این امر سبب شده تا آحاد مردم با اصول مشارکتی واقعی ناآشنا بمانند و در عرصه‌های مختلف به شیوه‌ای غیر مشارکتی رفتار کنند. از طرف دیگر ضعف فرهنگ مدنی یا سرمایه اجتماعی در جامعه ایران و سطح پایین اعتماد اجتماعی مساله‌ای جدی است که کارکرد مجلس را به عنوان نهادی مدنی مبتنی بر اعتماد و سرمایه اجتماعی با مشکل مواجه می‌سازد. درست است که مجلس شورای اسلامی ایران در شرایط کنونی با عنایت به اراده‌ای که در جامعه و به ویژه در مجلس حاکم شده تا نمایندگان مجلس خاموش و بی صدا باشند و در عمل نمی‌توانند منشاء تاثیرات مهمی شوند و بستر لازم برای کار مطلوب نمایندگان مجلس در کشور مهیا نیست لیکن در صورتی که مردم به این نهاد اعتماد نکنند و به آن روی نیاورند، ما وارد یک دوران بی ثباتی می‌شویم که معلوم نیست به کجا منتهی می‌شود.
با استانی شدن انتخابات و با استمرار مبارزات مدنی مردم و رقابت‌های عادلانه جریانات سیاسی کشور، پرهیز از خشونت و قطبی کردن جامعه، با پشتکار و عدم انفعال می‌توان ایرانی ساخت که فرزندان ما در آن شاد زندگی کنند. در مکتب ما یأس با ایمان قابل جمع نیست. هیچ شهروندی نمی‌تواند دچار یأس و دلمردگی شود، تلقی بی فایدگی رأی دادن و سکوت و کنار کشیدن جز به معنی سازش و همراهی با زشتی، کوته بینی و مستکبرین نیست. اگر بخود نیاییم غافلگیر می‌شویم. گروهی دلسردی مردم را می‌خواهند تا خود به نان و نامی برسند و صد البته حد مرزمان فقط و فقط قانون اساسی است.
نتیجه غالب انتخابات چیزی نیست جز جابجایی قدرت از عده‌ای به عده دیگر، چرا که کلیه قدرت‌های سیاسی و اجتماعی از مردم سرچشمه می‌گیرد. خروج از بحران‌های احتمالی و تنگناهای اقتصادی و سیاسی نیازمند آن است که ملت با درک عمیق مسئولیت آگاهانه، شجاع ترین، صادق ترین، کارآمدترین، عالم‌ترین و سالم‌ترین و نه تنگ نظرترین و مطلق‌گراترین نیروهای سیاسی و اجتماعی خود را در مجلس شورای اسلامی ایران جمع کنند. مردم نباید حضور و رأی خود را بی حاصل بدانند، در نبود تشکل‌های فراگیر و نبود آلترناتیو مردمی چاره ای جز استفاده از امکانات موجود نیست. رأی، سخن خاموش ملت است. توسعه پایدار مستلزم مشارکت تنگاتنگ میان مردم، مجلس و دولت است، این مشارکت تنها از طریق توزیع عادلانه و کارسازانه قدرت در جامعه و تعریف روشنی از وظایف و جایگاه حقوقی و قانونی سه رکن یاد شده حاصل می‌شود.
برای رشد آزادی‌های فردی و اجتماعی و تعمیق مردم‌سالاری باید دولت‌ها را نیز تقویت کرد البته توام با کنترل آنها. ما از ضعف دولتهایمان کم لطمه نخورده‌ایم. قدرت دولت‌ها هم ناشی از قدرت مردمی است که آنها را عهده دار مسئولیت می‌کنند. پس باید راه مشارکت آزاد و هر چه کثیرتر مردم را در تعیین دولت‌ها هموارتر کرد و موانع چنین مشارکت حداکثری را برطرف کرد تا دولت‌ها
قدرتمندتر شوند.
ویل دورانت مولف کتاب تاریخ تمدن معتقد بود: «خطر برای آزادی در ضعف دولت‌هاست، نه در قدرت آنها. هر دولتی که خود را در آستانه خطر ببیند از آزادی جلوگیری می‌کند و خطرناک می‌شود. در اجتماعی که هیچ گونه آزادی حقی وجود نداشته باشد، هیچ گونه احساس وظیفه و مسئولیتی ایجاد نمی‌شود. »
دولتمردان عاقل تر آنهایی‌اند که مردم را در جهت اعتراض کردن ودر نتیجه کاهش خواست‌های اشباع شده، گاه حتی خطرناکشان هدایت کنند و بسیاری از عوامل اعتراضات مردم را توسط خود همین مردم برطرف کنند. ما همچنان به سیاستمداران انقلابی و مبارزی که به مردم درس واقع گرایی، شهامت، شجاعت اخلاقی و آزادی و تعهد و گذشت می‌دهند و مصالح کشور را بر مبنای حقایقی که در جهان امروز به وجود آمده ارزیابی بدون حب و بغض می‌کنند و اگر کمکی از دستشان بر اعم از طرح، راهنمایی، انذار وهشدار برمی‌آید و در ارائه آن کوتاهی نمی‌کنند، سخت نیازمندیم. ما با استقبال از شعار و اعتراض از شعور خود را غافل نموده و بعضی‌ها را فریب داده ایم. آزاداندیشی ما ایجاب می‌کند براساس فهم و تشخیص خود عمل نماییم، نقد را قبول کرده، پذیرفتن و تعیین و تکلیف کردن‌ها صورت بگیرد. ما باید آگاهانه با توجه ویژه به سرنوشت درازمدت خویش براساس تعریف امام (ره) سیاست مدار را از حیث دیانت، شجاعت و صداقتشان بسنجیم و افراد سیاسی کار و ماکیاولیست و فرصت طلب را به مجلس آتی راه ندهیم. ما به انسان‌هایی با شجاعت و صراحت اخلاقی زیاد نیاز داریم، افرادی را می‌خواهیم که با مردم کشورشان رودربایستی نداشته باشند. حقیقت‌ها را هرچند که تلخ و گزنده باشند بگویند و نهراسند. باور دارم که واقعا استحقاق بهتر از این شدن را داریم. ما باید ابزارهای دموکراسی را مهیا کنیم. وجود احزاب مردمی و آگاه، از ملزومات جدی دموکراسی است وآزاد اندیشی و شیفته نبودن از ضروریات دموکراسی و صداقت مهمترین عامل ایجاد اعتماد و همبستگی در جامعه است. به امید اینکه قوای سه گانه قدرتمندی داشته باشیم. چرا که ملتی که مجلس کارآمد و پویا و فریادگر داشته باشد، دیگر نیازی به قهرمان نخواهد داشت. همچنین تنها راه پایداری نظام در همراهی کامل ارکان حکومت و مردم است. درس جاودانه حضرت علی (ع) به تمامی نسل‌ها در تمامی عصرها آن است که حاکمیت با حضور و رای مردم زمان خویش انجام می‌پذیرد.

 

/در بازنشر این نوشتار از سی روز آنلاین امانتدار منبع انتشارباشیم/