مهدی جهاندیده / سی روز آنلاین:
یکم: این یک همگرایی عجیب میان طیف منتقدان و موافقان حمید لطفاللهیان است، که او کارش را خوب و درست انجام میدهد. اینکه لطفاللهیان به خوبی «رگِ خواب توسعه شهری» را میشناسد و در این بازار نابسامان اقتصادی و جایی که پیمانکارها به دنبال طفره رفتن از زیرکار و فرار از زیان هستند، همه کارها را طوری پیش میبرد که آب در دل کسی تکان نخورد؛ برای اینکه او را از آخرین بازماندهها از قبیله رو به انقراضی که هنوز کارشان را خوب انجام میدهند، بدانیم کفایت میکند.
دوم: اوضاع نابسامان اقتصادی و تاثیرآن بر محدودیت درآمدهای شهرداری، بدترین شرایط ممکن برای یک شهردار در اوج فصل کاری است، اما لطفاللهیان آنقدر دل و جرات دارد تا به بهانه نوسان بازار و اقتصاد کارها را نخواباند. اما آیا صرفا «ریسکپذیری لطفاللهیان» همه ابزار و قدرت او در پیشبرد کارهاست؟
لطفاللهیان در سه سال گذشته نشان داده که از یک هوش خاص در مدیریت شهری بهره میگیرد و «آپدیت» عمل میکند. استراتژی میدانی دارد و در یک قیاس نسبی شهرداری پراگمات است که پشتمیزی عمل نمیکند. شاید همین رویکرد خاص او باعث شده تا بشدت از سوی طیف خاصی تخریب شود؛ اما دود تخریبها بیش از لطفاللهیان به چشم استراتژیست های آن رفته است. لطفاللهیان همیشه طیف مخالفان مدعی را غافلگیر کرده است و هوش بالایش را به رخ آنها کشیده است، همین برگ برنده، مانع از این شده که لطفاللهیان زمین بخورد.
سوم: درست و در روزهایی که دست خیلی از شهرداران به خاطر اوضاع بد بازار از به سرانجام رساندن پروژهها کوتاه مانده است، لطفاللهیان با فرمول خاصی کارها را پیش میبرد و این هنر یک بلدیهچی موفق است که بتواند کارها در عرض هم چنان ردیف کند که برای شهر آبروداری کند.
لطفاللهیان متخصص بکار گرفتن توان حداکثری از دم دستیترین ابزارهاست. آنچه که شاید برای بعضی ها بسیار ساده و ابتدایی بنظر برسد، ولی هنر او در این است که از ساده ترین ها، بهترین استفاده را می برد. نمونه آن ظرفیت خاص شورابیل است که سالها بیخِ گلوی شهرداری مانده بود و در «مردابِ شعارزدگی» رو به احتضار میرفت. اما شورابیل برای لطفاللهیان ماموریتِ غیرممکن نبود؛ چنانچه عملیاتی کردن پل قدس هم برای او کاری سخت و دشوار نبود. لطفاللهیان در کسوت شهردار اردبیل نشان داده آستانه تحمل بالایی دارد و اهل از کوره در رفتن نیست؛ موارد مشابه آن را در برخورد با طیف مخالفان یا منتقدان او میتوان دید که با تسامح و تساهل با زشتترین تخریبها برخورد میکند.
چهارم:همه این موارد در کنار هم بهترین دلیل برای این است که لطفاللهیان را یک سر و گردن بالاتر از نمونههای متناظرش بدانیم.شاید اگر سنگاندازی در مسیر توسعه شهری اردبیل به شکل بیرحمانهای قد علم نمیکرد، اردبیل به مراتب چهره متفاوتتری به خود میگرفت. با این همه اردبیل امروز به هیچ وجه قابل مقایسه با اردبیل دیروز و دیروزهایش نیست و اگر بگوییم بخش اعظمی از این تحولات را اردبیل مدیون لطفاللهیان هست، سخنی خارج از قاعده انصاف نیست. او همیشه اردبیل را سورپرایز کرده است و نشان داده شهردار آپدیت و به روزی است.