Menu Close Menu
حکم رشد باب مذاق سخت‌پسندها نیست

آدم‌های جعلی روی آنتن شبکه سه

آدم‌های جعلی  روی آنتن شبکه سه

قرار بود «حکم رشد» را سعید نعمت الله کارگردانی کند اما با مدیریت وقت گروه فیلم و سریال شبکه سه دچار اختلاف شد و حسن لفافیان جای او را گرفت. این کارگردان درک درستی از جهان خلق شده توسط نعمت الله ندارد و نتوانسته فیلمنامه را منطبق با جهان ذهنی نویسنده کارگردانی کند.

با پایان ماه مبارک رمضان، شبکه سه سریال جدیدی روانه آنتن کرد به نام «حکم رشد». این اتفاق در شرایطی که می‌دانیم شبکه یک متوسل به سریالی تکراری شده، ابتدا به ساکن مثبت است. ولی افسوس که کیفیت سریال به مذاق سخت‌پسندها خوش نیامده و «حکم رشد» پس از ۱۰ قسمت نتوانسته رضایت آن‌ها را به‌دست بیاورد. ضربه اصلی از فضاسازی و شخصیت‌های غیرملموس به سریال وارد شده؛ جایی که مخاطب از خود می‌پرسد این «آدم‌ها» که هستند و دنبال چه می‌گردند؟!

قرار بود «حکم رشد» را سعید نعمت الله کارگردانی کند اما با مدیریت وقت گروه فیلم و سریال شبکه سه دچار اختلاف شد و حسن لفافیان جای او را گرفت. این کارگردان درک درستی از جهان خلق شده توسط نعمت الله ندارد و نتوانسته فیلمنامه را منطبق با جهان ذهنی نویسنده کارگردانی کند.

‌مورد اول| فضاسازی
از همان قسمت اول، بخش زیادی از قصه «حکم رشد» در جایی روایت می‌شود که جماعتی لات، منطقه‌ای را به تصرف خود در آورده‌اند. حتی روی دیوارهای محله، اسم هر کدام نوشته شده. سر دسته اصلی‌شان اما غلام است و افشین کافر. این‌که آیا هنوز لات‌ها در مناطقی از پایتخت یکه تازی می‌کنند، بحثی است جدا. مسئله به چگونگی تبدیل بخشی از واقعیت به درام برمی‌گردد. در دنیای نمایش، چنین آدم‌هایی می‌توانند برای دیگران خط و نشان بکشند و حتی کاری از دست پلیس هم بر نیاید.

به هر حال فیلم است دیگر. منتها ایراد «حکم رشد» عدم موفقیت در بازنمایی این جهان نمایشی است. چارچوب داستان بر واقعیت بنا شده و طبیعی است که با دنیای نمایشی تضاد داشته باشد. به همین خاطر است که مخاطب می‌تواند بپرسد اینجا کدام منطقه از تهران است که لات‌ها گعده می‌کنند و برای خود حریم قائل هستند؟ آیا در تهران ۱۴۰۱ هنوز چنین روابطی حکمفرماست؟ صرف‌نظر از این‌که جهان سریال باورپذیر نیست، نوع خلق آن هم باسمه‌ای است و در همین دنیای نمایش هم به دل نمی‌نشیند.

مورد دوم| شخصیت‌ها
بازیگر اصلی دنیای باسمه‌ای گنده لات‌ها،غلام (پیام احمدی نیا) و افشین کافر (حمید ابراهیمی) هستند و نوچه‌های‌شان همچون پروانه دور آن‌ها می‌چرخند؛ مثل نوید ۵۹ ( علیرضا مهران)،پروفسور (صدرالدین حجازی) و دیگران. نیاز نیست مخاطب حرفه‌ای فیلم و سریال باشید، با کمی تماشا پی می‌برید این شخصیت‌های مثلا لات، انطباقی با واقعیت و حتی کاراکترهای آثار نمایشی ندارند.

اسم غلام، لرزه بر تن آدم‌های سریال می‌اندازد اما مخاطب هیچ نشانی از این ابهت در رفتار و گفتار او نمی‌بیند. احمدی‌نیا بازیگر خوبی است که سعی می‌کند یک شخصیت لات را باورپذیر ارائه کند اما زمین بازی مناسب در اختیار ندارد. رد خطوط روی گردن افشین کافر از دور داد می‌زند که کار دست گریمور است! او سعی می‌کند با ابهت حرف بزند ولی به جای اینستاگرام می‌گوید فضای مجازی. نتیجه این‌که شخصیت‌ها باسمه‌ای هستند حتی پلیس خوب داستان.

مورد سوم| داستان
داستان «حکم رشد» با محور دو برادر ناتنی پیش می‌رود. یکی پلیس است (مجتبی فلاحی) و دیگری مشغول امور خلاف. (غلام با بازی پیام احمدی‌نیا). داستان خیر و شر از بدو خلقت آدم وجود داشته و همچنان واجد جذابیت است. قصه در قسمت‌های اخیر وارد پیچ تازه‌ای شده و پای عشق دوم به میان آمده. این قصه‌های تکراری همچنان بخشی از مخاطب را با خود همراه می‌کند اما به پیکره اصلی قصه که پرداختن به شخصیت یک پلیس خوب است، لطمه می‌زند. تازه؛ چگونگی پرداخت به بیماری پسر پلیس و نیز کشته شدن باجناق خلافکار او در یک تصادف باسمه‌ای، ضعف‌هایی هستند که «حکم رشد» را از نفس انداخته‌اند.

مورد چهارم| شعار
حرف تازه‌ای درباره شعارزدگی سریال‌های تلویزیون باقی نمانده. «حکم رشد» هم پر است از موعظه و حرف‌های قشنگ. مثل یک مادر (شهین تسلیمی) بی‌مقدمه و در یک موقعیت غیرمتعارف، نماز خواندن را یادآور می‌شود. این یک مثال از عدم توانایی سریال‌سازان در جانمایی معارف و موعظه‌هاست. وانگهی، مادر سرهنگ و غلام (مامان توران با بازی ثریا قاسمی) حتی موقع صحبت‌های معمول یک پند و اندرز به زبان می‌آورد.

مورد پنجم| کپی
پیش از «حکم رشد» آثار زیادی به زندگی لات‌ها نزدیک شده‌اند که «یاغی» تازه‌ترین آن است. این سریال که پخش آن به‌تازگی در شبکه خانگی شروع شده، در همان قسمت اول جهانی خلق کرد که به‌رغم عدم انطباق کامل با واقعیت، برای مخاطب باورپذیر است. در این سریال، آدم‌ها زبان خاص خود را دارند و به خرده فرهنگ زندگی حاشیه شهر پایبند هستند. «حکم رشد» اما کپی ناموفق چنین آثاری است که نتیجه‌اش شده یک سریال باسمه‌ای.

اشتراک گذاری
ثبت دیدگـاه
Captcha
دیدگاه های کاربران