Menu Close Menu
یادداشت

چراغ چک خودروی اقتصاد ایران سالهاست که روشن است

چراغ چک خودروی اقتصاد ایران سالهاست که روشن است

 ماجرا در عین پیچیدگی خیلی ساده هم هست، چراغ چک خودروی اقتصاد ایران سالهاست که روشن است اما بهره مندان از این نقص و ایراد که روز به روز و به صورت تصاعدی ثروتمند تر می شوند با تمام قوا افکار عمومی را از اصل موضوع منحرف کرده و بانی همه پیامدهای اقتصادی را شخص راننده و همراهان او معرفی می کنند. 

سی روز آنلاین/امیدبایرام زاده:

طبق اعلام بانک مرکزی طی یک سال گذشته منتهی به شهریور 1400 بالغ بر 2 هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی افزایش پیدا کرده است. همین خبر کوتاه برای پی بردن به عمق ژرف فاجعه و هبوط رقت انگیز اقتصاد ایران کافی است . 

 ماجرا در عین پیچیدگی خیلی ساده هم هست، چراغ چک خودروی اقتصاد ایران سالهاست که روشن است اما بهره مندان از این نقص و ایراد که روز به روز و به صورت تصاعدی ثروتمند تر می شوند با تمام قوا افکار عمومی را از اصل موضوع منحرف کرده و بانی همه پیامدهای اقتصادی را شخص راننده و همراهان او معرفی می کنند. 

بدیهی است که سیستم معیوب نیازمند عیب یابی و رفع تخصصی و ریشه ای است، تغییر راننده و سپردن فرمان به مدعی تازه تر، نمیتواند چاره کار باشد. رفته رفته ایرادهای کوچک تبدیل به ایرادهای بسیار بزرگ شده و در حال حاضر راننده جدید تنها به هل دادن این خودرو معیوب و خاموش در سینه کش اقتصادی مفتخر است . 

فرقی ندارد که پشت فرمان «آنچنان رونق اقتصادی ایجاد میکنم» نشسته باشد یا «سریع و فوری و انقلابی» ، هیچ کدام ره به جایی در اقتصاد معیوب ایران نخواهند برد. هرآنچه که میگویند و هر آنچه وعده می دهند سرابی بیش برای آینده اقتصادی ایران نیست. 

این حقیقت سیاه را که نمی شود تا ابد پشت ابرهای سفید پنهان کرد، عواقب و پیامدهای آن چیزی نیست که در پستو پنهان بماند، خروجی این حقیقت پای سفره های مردم و با چشم غیر مسلح هم قابل رویت و لمس است.

متاسفانه خبر بدتر اینکه کسری بودجه دولت بالغ بر 500 هزار میلیارد برآورد میشود و تا پایان این سال به احتمال بسیار زیاد باید منتظر تورم بزرگتری باشیم . دولت به مانند پدری عیالوار که تا خرخره در بدهی گیر کرده و باید شکم میلیون ها طفیلی مفت بگیر را سیر کند و منابع درآمدی آن کفاف هزینه های جاری اش را هم به سختی میدهد، آیا چاره ای جز خلق پول خواهد داشت ؟

آنچه در این فرآیند ته نشین شده و سهم ما مردم بدبخت می شود، عذاب دست و پا زدن زیر فشار گرانی خواهد بود ، عذاب جان کندن و نداشتن، عذاب دویدن و نرسیدن، کار کردن و نخوردن، نپوشیدن، نگشتن، نخواستن، نشدن وبیکاری و بیکاری و بیکاری و این است سهم ما مردم بدبخت.

/در بازنشر این نوشتار از سی روز آنلاین امانت دار باشیم/

اشتراک گذاری
ثبت دیدگـاه
Captcha
دیدگاه های کاربران