شناسه : ۷۹۷ ۳۸۰۶ بازدید ۰ پسند ۰ دیدگاه علاقه مندم چــاپ برگه ۱۴۰۰/۰۴/۱۹ | ۱۹:۵۱:۴۰ محمد زینالی دیالکتیک شهروندی از سنت محلهای به سه گانه طبقاتی شهرنشینی یک آئین کهن ایرانی دارد که از دوران پیش از اسلام تا کنون، دست خوش تغییرات فرهنگی و تحولات عینی شده و به صورت امروزی ظاهر شده است. سیمای کنونی شهر اردبیل، یک بافت پسامدرن یا نظم در شلوغ و نامتعین دارد که نمیتوان آن را با مفاهیم کهن شهر اسلامی یا حتی مفاهیم جدید شهر مدرن تصور کرد. شهری که پیشرو است، یک بافت چندگانه در حال خروش دارد که میتوان آن را با تفکیکهای انسانی و کالبدی مشخص کرد. مدلسازی سیمای شهری اردبیل، نیازمند توصیفی از جزئیات کارکردی بافتهای متعدد شهر و در نتیجه گردآوری این جزئیات به صورت یک کل دارد. این کل از چه بخشهایی تشکیل خواهد شد و هر یک چه ماهیت و مشخصهای دارد؟ محمد زینالی اُناری، کارشناس ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی شهرنشینی یک آئین کهن ایرانی دارد که از دوران پیش از اسلام تا کنون، دست خوش تغییرات فرهنگی و تحولات عینی شده و به صورت امروزی ظاهر شده است. سیمای کنونی شهر اردبیل، یک بافت پسامدرن یا نظم در شلوغ و نامتعین دارد که نمیتوان آن را با مفاهیم کهن شهر اسلامی یا حتی مفاهیم جدید شهر مدرن تصور کرد. شهری که پیشرو است، یک بافت چندگانه در حال خروش دارد که میتوان آن را با تفکیکهای انسانی و کالبدی مشخص کرد. مدلسازی سیمای شهری اردبیل، نیازمند توصیفی از جزئیات کارکردی بافتهای متعدد شهر و در نتیجه گردآوری این جزئیات به صورت یک کل دارد. این کل از چه بخشهایی تشکیل خواهد شد و هر یک چه ماهیت و مشخصهای دارد؟ شهر به عنوان یک مکان، دارای روحی است که به آن صورت و کارکرد میدهد. روح شهر از اندیشه و فرهنگی که از دیرباز در آن جاری بود تشکیل میشود. روح شهر از چیزی که مردم دربارهاش حرف میزنند و چگونه عمل میکنند، بازتولید مداوم زندگی روزمره و شکل گرفتن متوالی نسلها تشکیل میشود. مردم آن چه که در ذهنشان است، میآفرینند و به نوعی کالبد شهر نیز در این خصوص بیتأثیر نیست. قواره فکر مردم به اندازه محیط زیست انسانی شان شکل میگیرد. شهر اردبیل از دیرباز مانند شهرهای اسلامی دارای شهری خطی بود که پس از توسعه محلات و ساختارهای محلهای از میادین، مساجد، بازارهای کوچک و حمام تشکیل شده بود. این شکلی بود که منتهی به دوران قاجار بوده و شامل محلات ششگانه شهری میشد. جهان این شهر، عبارت از اندیشههای آئینی و تجاری کوچک به انضمام کشاورزی سنتی پیرامون بود که عموم مردم آن در روستاها و ایلات بودند و بخش خدماتی و حاکمیتی کوچکی در شهر زندگی میکرد. همان شش محله بود و روسای آن و بازاری که در مرکز شهر قرار داشت. با ورود تمدن جدید، ساخته شدن مدارس و دیوانسالاری جدید، اضافه شدن حقوق جدید و انتظامات به شهرها، به تدریج رفاه شهری رونق گرفت و همگان به سوی شهر خوانده شدند. سیستم کارگری و صنعت رونق گرفت و اگرچه در اردبیل چندان تلألوی نداشت، اما فرهنگ کلانشهری بازار و زندگی شهری جدیدی اعم از طبقات متوسط و مصرف کالاهای تولید انبوه را رقم زد. در یک قرن، آن فرم محلهای به هم ریخته و تحت تأثیر مهاجرت و شهرسازی مدرن، اردبیل از یک فرم ساده محلات به سه فرم ارتقا پیدا کرده است. اگرچه فرم محلات اکنون بافت مالکیتی خود را از نقطه نظر ارزش زمین و مالکیت اقتصادی آن حفظ کرده، اما آن بافت ساده و سازمان بندی شده آن تقلیل پیدا کرده و بخشی از قدرت آن به ساختارهای سیاسی و اقتصادی جدید شهر واگذار شده است. دو فرم دیگر، شهرکهای جدید و بخش رولتی حاشیه شهر است که به مدد شهرسازی جدید و شهرسازی موقت صورت گرفته است. شهرکها، میراث چهار دهه اخیر اردبیل هستند که بعد از توسعه شهرسازی اولیه رونق گرفتهاند. در توسعه اولیه، هنوز بافت حاکمیتی محلات ششگانه برقرار بود و به شاخههای اضافه شده نظارت میکرد. اما در شهرکهای جدید، مناطق ویژهای شامل شهرک سبلان، کارشناسان و ... اضافه شده است که برای خود فرهنگ ویژهای اختصاص داده است. اما اسکان موقت که مدام بر رشد شهر از حواشی آن میدمد نیز در این چهار پنج دهه رشد پیدا کرده و همواره نوعی دروازه شهرنشینی محسوب شده است. بخشی از همین حاشیهنشینان به سوی شهرک ها سوق داده شدهاند و هم اکنون ایاب و ذهاب عمیقی بین شهرکها و حواشی شهر وجود دارد. سه فرم جدید، هر کدام فرهنگ و آئین شهرنشینی ویژهای دارند. در فرم مرکزی محلات قدیمی، با وجود ریخته شدن قالب اصلی آن، قدرت اقتصادی و بازار مرکزی شهر نهفته شده و اغلب شهرنشینان موثر به جهت ارزش بهای زمین در این بخش زندگی میکنند. در بخش دیگری که شهرکها باشند، بیشتر طبقات متوسط و گروههای کارمندی، صاحبان صنایع کوچک و حرفه های شهری ساکن میباشند. در بخش حاشیهای، مهاجرانی زندگی میکنند که به جهت عدم صرفه داشتن زندگی روستایی در نیم قرن اخیر مدام در حال کوچ به شهر بودهاند. گذشته از این که الگوی مالکان و حرفه ها از شش محله به دو فرم مرکز و شهرک ها اضافه شده، طبقه جدیدی تحت عنوان طبقه پایین یا گروه های حاشیه نشین که زندگی توأم با فقر و حفظ سنن ایلی و روستایی در حاشیه شهر زندگی می کنند. وضعیت جدید شهر اردبیل حاصل اصابت روح تمدن مدرن به آن بوده و موجب دو تکه شدن الگوی شهر سنتی شده و مالکان و حرفهها را از نقطه نظر ارزش زمین و شیوه زندگی به دو صورت مجزا از هم درآورده است. ضمن این که الگوی شهر و روستا را هم از کارگری تحت سیطره مالکیت اراضی به حالت کارهای یدی و فصلی شهر در آورده است. این الگو، از آغاز یک صد سال گذشته صورت گرفته و شهرنشینانی به صورت کارگران فقیر(حمال) همواره وجود داشته است، اما اینک این گروه نیز به شکلگیری گروهی به صورت طبقات پایین انجامیده است که فاقد کار مستمر بوده، همواره در حال رقابت برای پیدا کردن کار میباشند. روح شهرنشینی اردبیل پس از اصابت به مدرنیسم که داعیه نظم و عقلانیت می باشد، سه تکه شده و در یک خیزش صد ساله به شکلگیری سه قالب شهرنشینی و سه سبک زندگی با منزلت مالکی، حرفهای و فقیر انجامیده است. اردبیل امروز، حاصل دیالکتیک سنت و تجدد است که در نتیجه برخورد دو فرهنگ سنتی و مدرن، به شکلگیری یک فرهنگ جدید با هارمونی جامعه طبقاتی شده است. با توجه به الگوی وضعیت درآمدی این شهر در سطح ملی، میتوان به طبقات مالک شهر که کمتر از روحیه مالکان صنعتی بوده، بیشتر ناشی از سیطره مالکیتی بر شهر و بازار آن است، طبقات متوسط رو به بالا نام نهاده و عمدۀ حرفههای خدماتی که درآمد مستمر نسبتاً پایینی دارند، طبقات متوسط رو به پایین دانست. یک دستی در میان این دو گروه وجود نداشته و میزان درآمد شهرنشینان در میان دو گروه متفاوت است. اما بخش اعظمی از حاشیهنشینان و حتی شهرکنشینان مستأجر و مرتبط با حاشیه، فقرای شهر و گروههای حاشیهای و روستائیان مهاجر را تشکیل میدهند. روح شهر جدید در گرو مالکیت بازار، حرفههای خدماتی و فقر قرار داشته و ترکیبی از شهر مصرفی جدید را نشان میدهد. انتهای پیام/ سی روز آنلاین برچسبها : شهروندی شهرنشینی محمد زینالی اردبیل سی روز آنلاین اشتراک گذاری لینک کوتاه اشتراک در شبکه های مجازی