Menu Close Menu
تحلیلی بر پیشنهاد محمد فیضی در خصوص شکل گیری نظام صنفی هنرمندان

مطالبه یی اساسی از سوی اصحاب هنر

 مطالبه یی اساسی از سوی اصحاب هنر

ر روزگار حاضر که هنر و هنرمند آنچنان که شایسته است نه قدر می بینند و نه بر صدر می نشیند ، باید سخنان این نماینده جوان و پرتلاش را به فال نیک گرفت و امیدوار بود که چنین نگاه بلندپروازانه ای به قشری که یک عمر بی هیچ چشم داشت به کار دل پرداخته اند و سعی در خلق آثاری وزین و گران سنگ در دنیای پر از ظرایف و هنر دارند قابل ستایش است.

سی روز آنلاین/ حمید رستمی :

نظام صنفی هنرمندان، یکی از مطالبات اساسی این قشر فرهیخته ، در تمام این سال‌ها بوده و هست که حالا از زبان محمد فیضی نماینده اردبیل ، نیر ، سرعین و نمین ، از پشت تریبون مجلس بیان شده و رسما از دولت خواستار ارائه این لایحه شد. خواستهء مهمی که سال‌های سال از جانب دولتمردان مغفول مانده و همواره یکی از بزرگ‌ترین دغدغه های هنرمندان بوده که تا به حال گوش شنوا و چشم بینایی برای مشاهده و عزمی راسخ برای برطرف کردن این دغدغه اساسی موجود نبوده است. ایرانیان از دیرباز به مصداق مثل معروف "هنر نزد ایرانیان است و بس" با واژه هنر سروکار داشته و کمتر شهروند ایرانی را می‌توان یافت که فارغ از جنسیت ، شغل و فعالیت اقتصادی خویش ، علاقمندی جدی به یکی از هنرهای هفتگانه نداشته و چندین سال از عمر خویش را در این وادی سپری نکرده باشد.
از آنجایی که ورود به هر صنفی مقدمات خاص خودش را دارد و هیچکس یک روزه نمی تواند ادعای مهارت در یک شغل را داشته باشد باید که هنر و ادبیات هم از این قاعده مستثنی نباشد ولی از آنجایی که سنجش توانایی های هنری هر شخص و مطابق آن ارج نهادن به این هنر از اصلی ترین وظایف جامعه هنری، حاکمیت و مردمانش است . لذا تعریف یک ساز و کار مشخص برای سر و سامان دادن به وضعیت صنفی هنرمندان و تعیین جایگاه و ارزش واقعی شان و همچنین تداوم وضعیت معیشتی مناسب بخصوص در دوران سالخوردگی و عسرت خادمان کم نام و نشان فرهنگ، از مطالبات اصلی این عزیزان بوده که یک کارِ عمیق ، کارشناسی و دقیق را می طلبد.
 از سوی دیگر، صنوف از هر رسته و رشته یی و با هر ارزش اجتماعی-  اقتصادی ، دارای یک سری محدودیت ها و پارامترهایی مبنی بر تشخیص جایگاه تخصصی شخص، در بین هم صنفانش تعریف می‌شود و نفوذ و نقش آفرینی در آن صنف به سادگی میسر نیست.
 ولی از آنجایی که جامعه هنری فاقد این ساز و کار است، هر شخص با هر میزان از توانایی و تجربه و ذوق ، ادعای هنر داشته و در نتیجه حق و حقوق دلسوختگان واقعی این عرصه پایمال شده و قضیه به گونه‌ای پیش می‌رود که هرکس فارغ از شایستگی های تخصصی و فنی ، در صورت داشتن برخی پشتوانه های مالی و خانوادگی و روابط عمومی بالا بسادگی می‌تواند پله های ترقی را بیش از پیش طی کرده و همواره در ویترین دیدگان عموم باشد و برای خویش ایجاد حق نماید.
 در کشورهای مختلف دنیا برای سطح بندی هنرمندان قوانین خاصی پیش‌بینی شده است که ما هم نباید مستثنا از آن باشیم . حتی کشوری کوچک مثل جمهوری آذربایجان هم چنان در ارج و ارزش نهادن به قشر هنرمند کوشاست که خادمان فرهنگ و هنر در این کشور یکی از بالاترین درجات اجتماعی را دارا می باشند. به عنوان مثال ( خالق آرتیستی) "هنرمند خلق" بالاترین نشان هنری ست که از سوی دولت این کشور به هنرمندان درجه اول اعطا می شود و به تبع آن، شخص از مواهب اقتصادی - اجتماعی این عنوان بهره مند شده و جوانان نو آمده هم برای پیمودن این مسیر تشویق می شوند و تا روز مرگ رابطه سه گانه هنرمند - مردم و دولت با همان کیفیت اولیه به قوت خود باقی است.
 در روزگار حاضر که هنر و هنرمند آنچنان که شایسته است نه قدر می بینند و نه بر صدر می نشیند ، باید سخنان این نماینده جوان و پرتلاش را به فال نیک گرفت و امیدوار بود که چنین نگاه بلندپروازانه ای به قشری که یک عمر بی هیچ چشم داشت به کار دل پرداخته اند و سعی در خلق آثاری وزین و گران سنگ در دنیای پر از ظرایف و هنر دارند قابل ستایش است.


/در بازنشر این نوشتار از سی روز آنلاین امانتدار منبع انتشارباشیم/ 

 

 

اشتراک گذاری
ثبت دیدگـاه
Captcha
دیدگاه های کاربران