Menu Close Menu
چگونه قیام عاشورای سال ۶۱ موجبات وحدت امت اسلامی را فراهم آورده است؟

عاشورا نقطه عطف وفاق امت اسلامی

عاشورا نقطه عطف وفاق امت اسلامی

 قاطبه محققان در تاریخ اسلام اعم از شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که یزید اهل شریعت نبوده است و ظواهر اسلامی را آشکارا نقض می‌کرده، از سوی دیگر طبق مبانی روشن در کلام و اصول اسلامی التزام به شریعت و احکام دین حداقل‌های انسجام، وحدت و هویت جامعه اسلامی را تشکیل می‌دهد بر این اساس نفی شریعت نفی وحدت است و احیاء شریعت احیاء انسجام و وحدت سیاسی امت اسلامی است و درست بر همین اساس قیام امام حسین (ع) قیام برای اتحاد امت پیرامون شریعت و فی نفسه مبارزه با عوامل تفرقه و شکاف بین امت اسلامی بوده است.

  سیدناصر اسحاقی/مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی اردبیل

غرض از این نوشته پاسخ به یک پرسش مقدر است: آیا عاشورا سبب اختلاف و انشقاق امت بوده یا موجبات وحدت امت اسلامی را فراهم آورده است؟
عده‌ای در جواب این سوال بر فرض اول تاکید می‌ورزند و خونخواهی امام حسین (ع) و شهیدان واقعه عاشورا را سبب دو قطبی شدن امت بعد از عاشورا می دانند و معتقدند که شهادت دلبند رسول (ص) و سید جوانان اهل بهشت در این واقعه و داغ ناشی از این ماتم آنچنان سوزناک است که تا قیامت شعله‌ور خواهد بود و انگیزه انتقام از بانیان و مسببان این حادثه مولمه خط مایزی بین مدعیان خون امام مظلوم و متهمان و مباشران در ریختن خون امام حسین(ع) ترسیم کرده است که امکان پیوند دو طرف این خط کشی تاریخی و اعتقادی میسر نیست!
برابر این فرض اگر در اصل حادثه عاشورا بعنوان مبنای تفرقه و تشتت اتفاق نظر وجود داشته باشد، در توابع آن نیز که عزاداری و اظهار ارادت به شهدای کربلا بخشی از مظاهر آن است به طریق اولی راهبرد وحدت و وفاق ملحوظ نخواهد بود.
ابن‌عربی مورخ متعصب اهل سنت در کتاب (العواصم من القواصم : قاهره 1371-جلد2- ص 232) می‌نویسد: علت کشته شدن حسین(ع) این بود که مردم حدیثی از پیامبر(ص) شنیده بودند که: کسی که بخواهد تفرقه بیندازد بین امت من او را با شمشیر بزنید هرکس که باشد! این مورخ توجهی به احادیثی که از پیامبر(ص) در فضیلت امام حسین(ع) نقل شده نمی‌کند و حدیثی را نقل می‌کند که بر فرض صحت هیچ ارتباطی با حرکت امام حسین(ع) ندارد امام حسین(ع) قصد تفرقه نداشت بلکه قصد او اصلاح‌گری در امت بود. و ما در ادامه بیشتر در این باره بحث خواهیم کرد.
طبری مورخ دیگر اهل سنت اظهار داشته است: وقتی خبر کشتـه شـدن حسین(ع) به یزید رسید گفت: خدا پسر سمیـه را لعنت کند بخدا اگر کار وی بدست من بود می‌بخشیدمش (طبری، الرسل والملـوک ، جلـد 7 ص 3071 ) این مـورخ ضمن تلاشی برای تبرئه یزید و عذر تراشی برای او به طرز بسیار مرموزانه سعی در گناهکار جلوه دادن امام حسین (ع) دارد آنجا که جمله‌اش را به بخشش یزید به پایان می رساند یعنی نعوذ بالله امام حسین (ع) گناهکار است و یزید می‌خواسته او را ببخشد !!
در مقابل عده‌ای دیگر معتقدند: شهادت امام حسین (ع) در عاشورا موجبات وحدت و وفاق امت اسلام را فراهم کرده و راه را برتفرقه و تلاش امت بسته است! یا لااقل این ظرفیت را دارد تا بعنوان حبل وحدت در میان امت اسلامی و رشته عاطفی اتحاد و همبستگی دینی عمل نماید.
 این گروه بر همراهی بزرگان اهل سنت و جماعت با نهضت تقبیح رفتار بانیان و پشتیبانان فکری واقعه عاشورا در طول تاریخ بعد از واقعه کربلا اشارت داشته  و عقول و عدول اهل سنت و جماعت را در این همدلی و تبرئه و انزجار از سیاهکاران واقعه عاشورا پیشتاز معرفی کرده‌اند از پیشوای شافعی نقل شده است: این حادثه (عاشورا) خواب مرا ربوده و موی مرا سپید کرده است. یا از ابوالحسن اشعری پیشوای اشعری‌ها نقل است: چون ستمگری یزید از حد گذشت امام حسین(ع) با یاران خود علیه او قیام کرد و در کربلا به شهادت رسید!
علامه آلوسی از احمد بن حنبل پیشوای مذهب حنابله نقل می‌کند: پسرش از وی در باره لعن یزید سوال کرده او جواب گفت: کیف لا یلعن من لعنه الله فی کتابه: چگونه لعن نشود کسی که خدا او را در کتابش لعن کرده است !؟
عبداله پسر احمدبن حنبل می‌پرسد: من کتاب خدا را خوانده‌ام ولی لعن یزید را ندیدم! احمدبن
 حنبل آیه: فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی‌الارض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم الله«محمد 22-23 » را خواند و آنگاه گفت: ای فساد و قطیعه اشد مما فعله یزید!؟ چه فساد و قطع رحمی از فسادی که یزید مرتکب آن شد بالاتر است؟ 

یا اینکه امـروز در اقصـی نقاط جهـان اسـلام ماجرای عاشورا و کربلا بعنوان یک نقطه وفاق و اتحاد و همدلی از نظر پدیدارشناسی عزت و آزادگی دینی مطرح است.
شهادت امام حسین در روز عاشورا از شکاف و انشقاق امت اسلامی جلوگیری و اصول وحدت اسلامی را در میان امت بنا نهاد و به آن قوام بخشید و موانع اجتماعی و سیاسی را برای ایجاد امت واحد اسلامی از میان برداشت.
حرکت حسینی در روز عاشورا 61 ه-ق انسجام بخش امت اسلامی بوده است و این انسجام نه فقط در میان شیعیان و عزاداران امام حسین(ع) و نه فقط در میان عرب و عجم خونخواه امام که بعدا در قیام‌های خونخواهی امام حسین (ع) در کنارهم قرار گرفتند شکل گرفت. بلکه این انسجام یک انسجام بنیادین در میان امت اسلامی اعم از شیعه و سنی و حتی همه دینداران در طول تاریخ بوده است در حقیقت عاشورا معیار حریت را در تاریخ ارائه کرد طوری که نسل‌های بعدی با تمسک به آن در تشخیص درست و نادرست مشکلی نداشته باشند و خط روشن حسینی تا قیامت از انحراف و ابهام دور باشد.

آیا امت اسلامی قبل از عاشورا متحد بودند ؟
 قاطبه محققان در تاریخ اسلام اعم از شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که یزید اهل شریعت نبوده است و ظواهر اسلامی را آشکارا نقض می‌کرده، از سوی دیگر طبق مبانی روشن در کلام و اصول اسلامی التزام به شریعت و احکام دین حداقل‌های انسجام، وحدت و هویت جامعه اسلامی را تشکیل می‌دهد بر این اساس نفی شریعت نفی وحدت است و احیاء شریعت احیاء انسجام و وحدت سیاسی امت اسلامی است و درست بر همین اساس قیام امام حسین (ع) قیام برای اتحاد امت پیرامون شریعت و فی نفسه مبارزه با عوامل تفرقه و شکاف بین امت اسلامی بوده است.
 امام (ع) با شهادت خودشان شریعت اسلامی را حفظ کردند و با حفظ شریعت وحدت و ثبات مسلمانان را بطور مبنایی بیمه نمودند.
از دیگر سو شهادت امام حسین (ع) نه حاصل حرکت و تلاش ایشان برای بدست آوردن حکومت که بخاطر بدعهدی دعوت کنندگان عقیم ماند بلکه نتیجه شخصیت و سیاست یزید بود که حتی امام را در مدینه قبل از حرکت تحمل نمی‌کند و به ولید بن عتبه والی خود در مدینه دستور می‌دهد: از حسین بیعت بگیر و اگر بیعت نکرد سر از تنش جدا کن و هرگز در این کار تاخیر نکن! سیاست سربدار کردن و سر به تیغ انداختن کجایش وحدت آفرین خواهد بود این حرکت و سیاست تحمل ناپذیری یزید در کجای راهبرد وحدت امت اسلامی می‌گنجد رد پای تفرقه و شکاف را باید در این تحمل‌ناپذیری و استبداد و بی‌کفایتی یزید جستجو کرد وقتی چنین فرمانی به والی مدینه رسید هنوز حرکتی از سوی امام حسین (ع) صورت نگرفته بود ! پس این سخن که : «خروج حسین از مصادیق فتنه و فساد بود» (صائب - ابن تیمیه ، ص 398)، یا اینکه: در مجموع حسین خطای بزرگی مرتکب شد در اینکه خروج نمود زیرا امت اسلامی با شهادت وی دچار افتراق و اختلاف گردید. (محاضرات، تاریخ الامم الاسلامیه، خضری بک – جلد2 – ص 198 ) از اساس بهتان و دروغ است. سستی بنیاد این ادعاها آنقدر آشکار است که محققان اهل سنت نیزاز آن تبری جسته‌اند:
عبدالله علائلی در مورد ادعای فتنه در قیام امام حسین (ع) می‌گوید: امام حسین (ع) برای مقابله با فتنه قیام کرد و درمعنی فتنه در آیه: وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه؛ والفتنه فی الایه لیست بمعنی الاختلاف والتنازع بل بمعنی شیوع الفساد والفسوق فخروج الحسین (ع) لیس فتنه کما اتهموا بل مکافحه الفتنه: خروج امام حسین (ع) برای خاموش کردن فتنه بود فتنه ای بزرگ در دین که همانا فسق و فجور یزید بود. ( اشعه من حیاه الحسین (ع) ، عبداله علائلی ص 348)
از این نظر حرکت امام  مصداق شورش نبود چرا که دستور قتل امام قبل از حرکت صادر شده بود و اگر امام در مدینه می ماند همانجا بدست عمال یزید کشته می شد و فضا برای استبداد و خفقان یزید و انحراف بنیادین امت از موازین شریعت مستعدتر می‌گشت اما هوشمندی امام حسین (ع) در این بود که نخواست خون او در مدینه ریخته شود و حکایت کشته شدنش توسط تاریخ نویسان حکومتی نوشته شود و شهادتی خاموش داشته باشد از این رو ابتکار عمل را در دست گرفت و نحوه شهادت و محل شهادت را خود انتخاب نمود تا پرچم عزت و حریت از کربلا برای همیشه تاریخ در اهتزاز باشد.

 

/در بازنشر این نوشتار از سی روز آنلاین امانتدار منبع انتشارباشیم/ 

اشتراک گذاری
ثبت دیدگـاه
Captcha
دیدگاه های کاربران